
یکی همی رفت که خری خرد . دوستی از او پرسید : به چه کاری؟ گفت: خر همی خرم. گفت : بگو انشاء الله . گفت : چه نیازی است. چه درهم در دست است و الاغ در بازار . وی بهر خرید خر برفت. طراری درهم های وی بربود . زمانی که باز می گشت، دوستش پرسید ، چنان کردی؟ گفت : درهم های من انشاء الله دزد بربود.
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .